اومدیم رشت
چهارشنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۰۲:۳۳ ق.ظ
توی شلوغی این دو ماه، فرصتی شد و تونستم مرخصی بگیرم و بیاییم رشت. دوشنبه شب، حدود ساعت نه و نیم شب رسیدیم.
امروز ناهار، ماهی داشتیم با مرغ با مخلفات تمام. به قطع، یکی از پنج غذای نابی بود که توی زندگیم خورده بودم. شام رو هم نگم، ترکیبی از فسنجوندو اناربیج. رسما تا مرز ترکیدن خوردم. بعد از شام با کبیر تا همین الان مشغول حرف زدن و شعر خوندن بودیم. فردا باید ماشین رو ببرم تعمیرگاه.
- ۰۰/۰۷/۲۱
نوش جان! ولی در ایام کرونا؟!