خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هندوستان» ثبت شده است

ساعت پنج و ده دقیقه صبح پنجشنبه رسیدیم به فرودگاه امام و ساعت ۶ صبح به طرف رشت حرکت کردیم. رودبار خیلی شلوغ بود و ساعت ۱۱.۳۰ رسیدیم رشت. تمام دیروز به خواب گذشت. شام نخوردم و خوابیدم از بس حالم بد بود. امروز ناهار هم پلوکباب داشتیم، پلوکباب ترنگ طلایی و بعدش درجا خوابیدیم. این چند روزی هم که نبودیم بابا و مامان هم مریض شده بودند و داستانی شده بود. از پس فردا میریم برای شروع زندگی و فعالیت دوباره.

  • . خزعبلات .

کار متین و میترا شروع شده و شدیدا درگیر هستند. دیروز بعد از رسیدن از اداره به اتفاق متین به یه آژانس مسافرتی توی شهر رفتیم و برای تور هند ثبت نام کردیم. انشاالله 17 مهرماه راهی هند هستیم. امشب در مورد محل هتل ها و جاهای دیدنی و توصیه های مسافران دیگه و خیلی چیزای دیگه مطالعه کردم. انشاالله سفر خوبی باشه.
متین شب ها قبل از خواب مشغول مطالعه کتاب "گاه ناچیزی مرگ" نوشته محمدحسن علوان با ترجمه امیرحسین اللهیاری و چاپ انتشارات معظم مولی هست و حال خوشی داره و منم قبل از خواب مشغول کلیدر و ماجرای گل محمدها. اگه بشه امشب جلد 6 رو تموم کنم.
 

  • . خزعبلات .

عصر امروز اولین برنامه ریزی های سفر هند رو انجام دادیم. قصد به این شده که انشاالله در اوایل مهر ماه به هند بریم، سفری که از برگشتمون از صربستان، کلید خورده شد و به دلیل مشغله کاری من، همش عقب افتاد و حالا با فراغت بال مختصری که در کار اداره دست داده، قراره این سفر رو کلید بزنیم. از قیمت تورها و محل هتل و بررسی مکان های هتل ها شروع کردیم و دید مختصری به دست آوردیم. شب سری به امین زدیم و حرف هند شد و اتفاقا یکی از دوستان ایشون، همین چند روز پیش از هند برگشتند و شمارشون رو گرفتم و قرار شد در روزهای آتی اطلاعاتی از ایشون بدست بیاریم. متین هم انشاالله روز پنجشنبه راهی تهران هستند و بنده هم باید پول ها رو یه کاسه کنم تا اگه شد برای تور موردنظرمون اقدام کنیم. والسلام.

  • . خزعبلات .