خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

offsprings

جمعه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۴، ۰۳:۴۳ ق.ظ

ما که نخواهیم داشت ،خب یه نمه سخته فکر کردن به مرگ و اینکه ذره ذره وسایل بیقدرمون چی میشه.

طاقباز خوابیدیم و شروع کردیم به یادآری.

مغازه فرهی ۱۰۰ بار.پیرمرد بداخلاق پلاسکویی هزار بار.رفاه، کلوا،پارک چندم شهریور، آقای ملک، شربتی، گی فروش، دنیای منقارکج ها، کی میتونه بشینه  حساب کنه واسه اینکه این ۱۰۰ متر خونه بشه ما چن تا چسب ۱۲۳ چندتا مته و میچ و رول پلاک،چندتا میخ،چن تا نصاب، چقد کاغذدیواری و رنگ و چسب چوب...

کی میتونه بگه.

سالگرد ازدواجمونه، جای اینکه خوشحال شم اول موهامو بنفش کردم، با لایت مسی بعد یه دل سیر بغلش گریه کردم.

همونقد که یکسال سریع گذشت مرگ سریع میاد و میزنه ناقصمون میکنه.

عملا زندگی خاصی نداریم چون واسه پول درآوردن میدویم و همیشه از کارای دلبابمون مولتی کیلومتری عقبیم.شهریار عدل  پول داشت، نفسش جای گرم و ... از این حرفها.

ما واسه دیدن یه فیلم، رفتن نیشابور، خریدن سی دی مهدیه محمدخانی، اشتراک بخارا، حتی زنگ زدن به شعیری ( راهنمام) وقت نداریم، عملا باید آرمان رو ببوسیم بذاریم یه گوشه و دوتایی حساب کنیم چند واحد بع من دادند و چند تا با وحید که مثلا....

خب

درد زیاده

آرشیو محشر وحید که دارم کم کم میبینمش، کلی کتاب نخونده، جای نرفته، غذای نخورده،هوای نچشیده،آدم ندیده و کار نکرده.نکرده.

فردا همت به دنیا میآد.مبارک و نا مبارک بودنش مهم نیست.اینکه اومده شوهر من باشه یا نباشه هم ایضا...

اون نبود من زن یکی دیگه میشدم.

ولی دلم میخواد بهش بگم، متین لیاقت روح مظلوم و بزرگ تورو نداره..اون شبهایی که جیغ میزنه و گریه میکنه و میگه تو دس پا چلفتی ترین آدم دنیایی که جز برق چیزی بلد نیستی، دقیقا همون لحظه،همون آن، دل خونش از حخدا میخواد که دلبر دس پا چلفتیش که جز برق چیزی بلد نیست، مثل یه آزاده زندگی کنه و مثل یه آزاده بمیره و مثل یه آزاده تو یادها بمونه.

متین لیاقت تورو نداره ولی تو لیاقت آزاده گی رو داری.

دوستت دارم یا ندارم اصلا مهم نیست.

روح بزرگت رو که برای مسکوب و عدل و کیوان و اخیرا طلایی گنجایش داره حیرت زده تماشا میکنم.

نمیدونم برای چی دنیا اومدی ولی من فقط برای تماشای تو زاده شدم.

.

.

.

.

همین لحظه غلت زد و کلا منو بی پتو گذاشت.تو خواب هم بیشعوری‌.یه بیشعور آزاده که روح بزرگش منو وادار به تماشا...

  • . خزعبلات .

نظرات  (۲)

مگه همسر گرامیت امروز دنیا نیومده؟ خب بهرحال نی نی محسوب میشه تا چند ساعت :دی
پاسخ:
متتاسفانه این موجود با عینک و سیبیل دنیا اومده، شاهد عینی داریم که کتاب برق هم زیر بغلش بوده.
از توجهت ممنون
تولدش مبارکه و دوسش داری اگه نه اینا رو نمینوشتی :)
متین خیلی گریه میکنیا ، اولین واکنشته انگار :))))))))
+ مواظب نی نی ت باش :دیی
پاسخ:
نی نی کیه؟ 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی