خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

کاغذنویس

شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۱۴ ق.ظ

امروز مهمون های رشت رفتند. تا ساعت ۶ عصر مشغول مرتب کردن خونه بودیم. بعد روی تخت دراز کشیده بودیم که کلیپی که مهندس د.گ از کنسرت مرحوم فریدون پوررضا فرستاده بود رو دیدیم. جادوی صدای پوررضا ما رو برد. بعد متین کلیپ کاغذنویس رو پیدا کرد و به بدبختی از فیسبوک دانلودش کردیم. گوش دادیم و بغض کردیم و رفتیم توی فکر. به متین گفتم انگار رودکی و چنگش الگویی تکرارپذیره مثل تمام پدیده های دیگه که هیچ وقت به یک زمان و یک مکان و یک فرد یا یه سری افراد ختم نمیشه. من که اهل گیلان نیستم، دلم برای گیلان رفت با صدای پوررضا. به متین گفتم آدمایی مثل پوررضا یا شیون فومنی که شاعر ترانه کاغذنویس هست، مثل پدر استاد علی اکبر مرادی یا پدر آیت الله بهجت که دیشب فهمیدم شعر "مکن ای صبح طلوع" مال ایشونه، با کائنات انگار بی واسطه شدند و به وحدت رسیدند که کلامشون انقدر گیراست. روح پوررضای بزرگ و شیون فومنی شاد. عجیب آهنگی بود این کاغذ نویس.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی