خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

آخرهفته شلوغ و سر هفته شلوغ تر

شنبه, ۳ آبان ۱۳۹۹، ۰۸:۳۱ ب.ظ

پنجشنبه همسر مهندس د.گ با متین تماس گرفت و قرار شد عصرونه بریم به باغچه کوچیک ما. چنین شد و ما حدود ساعت 4 عصر باغ بودیم. مهندس و خانواده هم بعد مدتی اومدند و مثل دفعه قبل، ایشون دل و قلوه و جگر خریده بودند و آتیشی درست کردیم و کباب کردیم و خوردیم. این بار سه تار خودشون رو هم آورده بودند. چقدر ساز زدن و شنیدن توی فضای باز می چسبه. بعد خانم مهندس آوازی در مخالف سه گاه خوندند و آخراش فهمیدم کار استاد شجریانه ولی یادم نمی اومد برای کدوم آلبوم بود که مهندس بعد از پایان آواز گفتند برای آلبوم رسوای دل هست و امروز فهمیدم شعر دیوانه کنندش هم مال عطار نیشابوریه. شب به اصرار شایان (پسر مهندس) یه سر رفتیم خونه مهندس و یه دست جالیز بازی کردیم و بعد اومدیم خونه. 

راستی پنجشنبه صبح کارت اعتباری وام هم به دستم رسید. روز جمعه برای مهمونی پدر و مادر سعیده و خواهرش، از اول صبح مشغول کار شدیم. خرید میوه و تمیزی راه پله و آسانسور، ظرف شستن و تمیز کردن ماشین به عهده من بود و متین هم غذا درست می کرد و واقعا سنگ تموم گذاشت. مهمونی خوبی بود و چه غذاهایی.

امروز هم درگیر خرید ماشین جدید بودم و بالاخره کارهاش انجام شد و دوشنبه باید بریم برای دفترخونه و وکالت زدن صاحب حواله به نام من. احتمالا فردا برم سر کار. خیلی شلوغ بودیم این مدت. امیدوارم بعد از معامله ماشین، به کارها و دغدغه های عقب موندمون برسیم. 

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی