خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

دیشب دیروقت خوابیدیم. فکر کنم ساعت سه و نیم بود. صبح با صدای بیدارباش موبایل متین که برای کلاس درس مجازی خودش گذاشته بود، منم بیدار شدم و به موبایلم نگاه کردم و دیدم مدیر جلسه گذاشته و چون مسئول مستقیم من هم ساعت 12 شب مرخصی گرفته، من مجبورم برم اداره. سریع شال و کلاه کردم و خدا رو شکر جلسه شروع نشده بود. مثل همیشه شروع شد و جانفرسا و خدا رو شکر یک ساعته تموم شد. بعد هم به خاطر اینکه مدیر حرف در نیاره که چرا یکی از واحد فلان نیست، موندم اداره و نشستم پشت میزم و کار خاصی ندارم تا امروز بگذره. مسئول من ناخواسته باعث شد امروز بیام اداره و مدیر هم خواسته. کلی کار داشتم امروز، مهم ترینش زنگ زدن به نصاب اجاق بود که مرتیکه عوضی، شلنگ آب رو جای شلنگ گاز نصب کرده. عصر هم پرسپولیس بازی داره، به امید بردش.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی