خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

اگه خدا بخواد، شب یلدا رشت هستیم

دوشنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۰، ۱۲:۲۵ ق.ظ

امروز دیر رفتم سر کار، به خاطر فیلم دیدن دیشب ما. متین که همت کرد و رفت مدرسه. من حدود ساعت 10 رفتم سر کار. آخر وقت حرف شب یلدا شد، نمی دونم چی شد یهویی جور شد که برای شب یلدا رشت باشیم. رسیدم خونه با متین هماهنگ کردم که اگه میتونه جور کنه که بریم که خوشبختانه چهارشنبه کلاس هاش مجازی هستند. با این وضع، سه شنبه ظهر، می تونیم حرکت کنیم سمت رشت و انشاالله شب یلدا پیش خونواده متین باشیم. البته شب یلداهای ما، بعد از مرگ خاله متین در شب یلدا، لطف سابق رو نداره و همه به یاد ایشون هستیم. یادشون بخیر که چه موجود نازنینی بودند. روحشون شاد. 

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی