خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

و موتور کاری امسال هم روشن شد

سه شنبه, ۹ فروردين ۱۴۰۱، ۰۱:۳۳ ب.ظ

دیروز ماموریت بودم، جنت آباد. ساعت 7.30 صبح از خونه زدم بیرون و 7.15 عصر رسیدم خونه. شب هم خونه علی و سعیده بودیم. سریع دوش گرفتم و رفتیم بالا. پدر و مادرم هم اومدند. بابا که کلا درگیر حال مادرش بود و بعد شام رفت پایین. نیم ساعت بعد، من و علی رفتیم پایین و کلی حرف زدیم تا از این حالت بیاد بیرون. ساعت 11.45 خونه بودیم و سریع رفتم توی تختخواب و خوابم برد. امروز که اداره هستم از صبح درگیر کارهام. فردا هم مجدد باید بریم جنت آباد. خلاصه، موتور کاری امسال هم روشن شد و درگیر کار شدیم.

 

پ. ن:

دیشب بعد مدت ها، به یاد صدای جناب شاپور رحیمی افتادم و اون آهنگ معروف "باز هوای وطنم آرزوست" که ملودیش برای استاد عبدالصمد عندلیبی هست. دو تا آلبوم از ایشون دانلود کردم و مشغول گوش دادن بهشون. صداشون رو دوست دارم. 

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی