خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

فردا ۸ صبح

جمعه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۲، ۰۱:۳۲ ق.ظ

باید از شهمیرزاد بکوبم و برم تا سمنان که به جای کشیک آنکال، کشیک حضوری باشم. اینم از افاضات جدید مدیرعامل ماست. بگذریم. الان توی اتاق خواب دراز کشیدم و متین هم داره زحمت اتوی پیرهن منو میکشه. دقایقی پیش مهندس گ. و خونواده از پیش ما رفتند. اولین بار بود که اینجا میومدند و خانم مهندس هم زحمت کشیده بود غذا درست کرده بود و آوردند اینجا و دور هم خوردیم. شایان در دستگاه همایون برای ما سنتور زد و بعد حدود سه ساعت حرف زدیم. حرف هایی که کمتر جایی پیش میاد که بشه زد یا شنید. خانواده مهندس، دوستان خوبی هستند و وجود اون ها غنیمت و افتخاری. سرشون سلامت.

عصر یه سری دیگه از وسایل رو بار زدیم و آوردیم شهمیرزاد که مهم ترینش میز تحریر متین بود که اتصالات رو جدا کردیم و اینجا مجدد سر هم کردیم.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی