خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

امروز به خواب گذشت. بدجوری خسته بودم. پریسا هم طرفای ظهر از پیش ما رفت. من و متین بردیمش ترمینال و رفت. بودنش غنیمتی بود برای روزهایی که سر کار بودم و او با متین بود. اتفاقا الان با متین داره چت میکنه. دوستیشون پایدار.
امروز هدی رستمی یه پست گذاشته بود که ده تا کلیپ بود از عبدالله امیدوار. همش رو دیدم. منی که کارم نبود. از ماجرای آشناییش با همسرش می گفت و اینکه چطور به هم رسیدند و فهمیدم چرا توی شیلی زندگی میکنه.
عصر با متین نشستیم و ارباب حلقه های 2 رو دیدیم. توی دو سانس. وسطش من خوابیدم و میتن خونه رو تمیز کرد. بعد هم سانس دوم رو دیدیم و شام تن ماهی و نون لواش زدیم با سبزی تازه باغ خاله.
فردا ارزیابی داریم و دلم میخواد تموم شده که این استرس سه ماهه تموم بشه.
در مورد سرو کاشمر فقط از حمید مصدق شعر خونده بودم، اما امشب فهمیدم هم فردوسی شعر در موردش داره و هم شفیعی کدکنی.
مطلب سرور کسمایی در مورد شایگان و مسکوب توی کانال بخارا عالی بود. رفتم توی فیسبوک و پیداش کردم و براش متنی برای تشکر نوشتم. درس گفتارهای مسکوب رو به روز کرده و باید برم تو کارشون.
و حسن ختام شعری که امروز از مولانا خوندم و تا امروز ندیده بودم:
جمله بی قراریت از طلب قرار توست
طالب بی قرار شو، تا که قرار آیدت
  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی