سال تحویل
دوشنبه, ۱ فروردين ۱۴۰۱، ۰۴:۲۴ ب.ظ
عصر دیروز، حدود یک ساعت قبل از سال تحویل، متین لطف کرد و با پدر و مادر من هماهنگ کرد که سال تحویل کنار ما و خانواده متین باشند.
در کنار هم، سال جدید رو شروع کردیم. با یادی از عزیز که حالش خوب نیست و توی بیمارستانه و بابا خیلی به خاطرش نگرانه. من و متین هم به یاد امیر بودیم. علی و سعیده هم که گنبد بودند.
شام رو 8 نفره خوردیم و بعد بابا و مامان رفتند. آخر شب با عظیم رفتیم بیرون و در شهر چرخی زدیم و حرفهای مردونه زدیم و اومدیم خونه.
امروز هم بعد از صبحانه، من و عظیم دو نفره رفتیم بیرون. اول از همه گل خریدیم و رفتیم مزار امیر و بعد از اونجا به سمت مزار شیخ علاالدوله سمنانی و بعد هم شیخ محمود مزدقانی.
عصر بچه ها رفتند برای خرید و من خونه مونده بودم. شب جوکر رو دیدیم و بعد چقدر از دست پدر متین خندیدیم.
- ۰۱/۰۱/۰۱