خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

دیدار از صوفی آباد با عارف

دوشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۱۲:۳۸ ق.ظ

عصر شنبه به اتفاق عارف (از بستگان باجناق که چند سال پیش توی سمنان دانشجو بودند)، رفتیم صوفی آباد. جمعه عصر هم رفته بودیم باغچه خودمون و شب هم مهمون وحید و مهتاب بودیم. خلاصه دیدار شیخ علاءالدوله، اونم پس از مطالعه چهل مجلس، صفای دیگه ای داشت. متین انقدر درگیر تدریس بود، با ما نیومد. دیروز تا رسیدم، دیدم یکی از بچه های هم سن خودمون توی تصادف فوت کرده. سریع به وحید زنگ زدم و گفت که هم کلاسی دوران ابتداییش بوده. دقیقا یک سال و یک روز بعد از امیر، یکی دیگه از هم سن و سال های ما هم رفت. مرگ عجیب به ما نزدیک بود، حالا نزدیک تر شده. هیچ از کار این دنیا نفهمیدم. همین امید واهی دست و پاشکسته هم نبود که هیچ.

 

پ. ن:

اون شب خونه وحید و مهتاب، به عارف گفتم اگه همین الان و در همین لحظه، بخوام زیباترین موزیکی که شنیدم رو بگم، ساز و آواز سید خلیل عالی نژاد هست روی شعر حافظ با این مطلع: چه مستی است ندانم که رو به ما آورد.....جادوی اندر جادو هست این ساز و آواز

  • . خزعبلات .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی