خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات

روزمره های یک زندگی دو نفره

خزعبلات
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

ماموریت تهران در آغاز چهل سالگی

دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۲، ۰۴:۳۸ ق.ظ

دیشب که از دامغان برگشتم، حدود یه ساعت بعد روی مبل خوابیدم. متین چند باری بیدارم کرد که چای بخوریم، ولی بهش گفتم بذار بخوابم که چهار صبح باید برم تهران. ساعت یه ربع چهار صبح بیدار شدم و صبحونه خوردم و منتظر راننده موندم تا بیاد. راس ساعت چهار و ربع رفتیم اداره و کارت زدیم و حرکت کردیم به سمت گرمسار. همین الان رسیدیم پلیس راه سرخه. 

خدا کنه جلسه امروز تک سانس باشه و نشست بعد از ناهار نداشته باشه. همین.

  • . خزعبلات .

نظرات  (۲)

سلام 

خسته نباشید از ماموریت کاری هاتون 🌹

چند روز پیش از اصفهان اومذم سمت خراسان برا این چند روز تعطیلات

از همه این شهرها که گفتی رد شدم 🙏 

البته از آزادراه حرم به حرم و گرمسار و شهر شما سمنان و دامغان و شاهرود گذشتم 🤭

پاسخ:
سلام. ممنون از لطف شما
بسیار عالی
سفر بخیر
شاد و سلامت باشید

تولدت مبارک وحید جان :) سالگرد عقدتان هم به هردویتان تبریک :) امیدوارم سال‌های سال این روز را در کنار هم با خوشی تجلیل کنید. 

پاسخ:
سلام الهه جان
ممنون بابت پیام پر مهر شما
انشاالله شما هم پیوسته شاد و پیروز باشید
لطف کردید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی